
جنگها تأثیرات عمیق و ویرانگری بر اقتصاد یک کشور میگذارند. از بین رفتن زیرساختها، کاهش تولید، تورم فزاینده، بیکاری گسترده، و از دست رفتن سرمایه انسانی تنها بخشی از این پیامدها هستند.
در چنین شرایطی، مفهوم تابآوری اقتصادی (Economic Resilience) اهمیت ویژهای پیدا میکند. تابآوری اقتصادی به توانایی یک کشور یا جامعه برای مقاومت در برابر شوکهای اقتصادی ناشی از جنگ، انطباق با شرایط جدید، و بازسازی و رشد پس از بحران اشاره دارد.
فهرست عناوین
ابعاد تابآوری اقتصادی در شرایط پساجنگ
تابآوری اقتصادی در دوران پساجنگ یک فرآیند پیچیده و چندوجهی است که شامل اقدامات کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت میشود:
۱. تثبیت و امداد اضطراری
-
تأمین نیازهای اساسی: اولویت فوری، تأمین مواد غذایی، دارو، سرپناه و خدمات اولیه برای جمعیت آسیبدیده است. این کار اغلب با کمکهای بشردوستانه داخلی و بینالمللی انجام میشود.
-
کنترل تورم و ثبات ارزی: جنگ معمولاً منجر به تورم شدید و نوسانات ارزی میشود. سیاستهای پولی و مالی محتاطانه برای کنترل این وضعیت و بازگرداندن اعتماد به پول ملی ضروری است.
-
ایجاد اشتغال اضطراری: برنامههای اشتغالزایی کوتاهمدت، به ویژه برای سربازان بازگشته و آوارگان، میتواند به کاهش بیکاری و ایجاد درآمد برای خانوارها کمک کند.
۲. بازسازی زیرساختها
-
زیرساختهای فیزیکی: بازسازی جادهها، پلها، نیروگاهها، بیمارستانها، مدارس و سیستمهای آبرسانی و فاضلاب از اهمیت بالایی برخوردار است. این بازسازی نه تنها زندگی عادی را تسهیل میکند، بلکه موتور محرکی برای ایجاد شغل و فعالیتهای اقتصادی است.
-
زیرساختهای دیجیتال: سرمایهگذاری در فناوری اطلاعات و ارتباطات میتواند به بهبود کارایی اقتصادی، دسترسی به بازارهای جهانی و تسهیل خدمات عمومی کمک کند. استفاده از سامانههای هوشمند مانند سامانههای تنظیم بازار (مانند آنچه در ایران در زمینه نان و کالابرگ توسعه یافته است) میتواند به توزیع کالاها و جلوگیری از نوسانات شدید کمک کند.
۳. اصلاحات نهادی و سیاستگذاری
-
تقویت حکمرانی و نهادهای مالی: بازسازی اعتماد عمومی به نهادهای دولتی، شفافیت مالی، مبارزه با فساد و ایجاد یک محیط قانونی قابل پیشبینی برای سرمایهگذاری ضروری است.
-
اصلاحات ساختاری اقتصادی: بسیاری از کشورهای پس از جنگ فرصتی برای اصلاحات عمیق اقتصادی پیدا میکنند. این اصلاحات میتواند شامل خصوصیسازی، کاهش یارانهها، تنوعبخشی به اقتصاد و آزادسازی تجارت باشد.
-
سرمایهگذاری در سرمایه انسانی: بازسازی سیستمهای آموزشی و بهداشتی، و برنامههای توانمندسازی و مهارتآموزی برای نیروی کار، از پایههای اصلی تابآوری بلندمدت است.
۴. توسعه بخش خصوصی و جذب سرمایه
-
تشویق سرمایهگذاری داخلی و خارجی: ایجاد مشوقها، تضمین امنیت سرمایه و کاهش بوروکراسی میتواند به جذب سرمایهگذاریهای لازم برای بازسازی و رشد کمک کند.
-
تنوعبخشی اقتصادی: وابستگی به یک یا چند بخش اقتصادی (مانند نفت در ایران) میتواند آسیبپذیری اقتصاد را افزایش دهد. توسعه صنایع جدید، کشاورزی و خدمات برای ایجاد فرصتهای شغلی پایدار و کاهش ریسک ضروری است.
-
حمایت از کسبوکارهای کوچک و متوسط (SMEs): این کسبوکارها اغلب ستون فقرات اقتصاد محلی هستند و با حمایتهای مالی، آموزشی و فنی میتوانند نقش مهمی در ایجاد اشتغال و پویایی اقتصادی ایفا کنند.
۵. سرمایه اجتماعی و مشارکت مردمی
-
تقویت سرمایه اجتماعی: انسجام اجتماعی، اعتماد متقابل و شبکههای حمایتی در جامعه میتواند به بازسازی اقتصادی کمک شایانی کند. تشویق مشارکت مردم در پروژههای بازسازی، تشکیل تعاونیها و گروههای خودیاری، نمونههایی از این اقدامات هستند.
-
رفتار تابآورانه مردم: همانطور که در تجربه اخیر ایران مشاهده شد، مصرف آگاهانه، پرهیز از اسراف، عدم هجوم به بازار و مشارکت در طرحهای خیریه میتواند نقش مهمی در مدیریت بحران و عبور از آن داشته باشد.
درسهایی از تجربههای جهانی
کشورهای مختلفی پس از جنگهای ویرانگر، توانستهاند تابآوری اقتصادی خود را بازیابی کنند:
-
برنامه مارشال در اروپا پس از جنگ جهانی دوم: این برنامه کمکهای مالی گسترده ایالات متحده، نقش حیاتی در بازسازی زیرساختها و احیای اقتصادهای اروپایی داشت.
-
معجزه اقتصادی ژاپن: ژاپن پس از جنگ جهانی دوم، با تمرکز بر آموزش، فناوری و صادرات، توانست به سرعت اقتصاد خود را بازسازی کند.
-
رواندا پس از نسلکشی: با وجود چالشهای عظیم، رواندا با تمرکز بر آشتی ملی، سرمایهگذاری در آموزش و بهداشت، و بهبود فضای کسبوکار، توانست پیشرفتهای چشمگیری در کاهش فقر و توسعه اقتصادی داشته باشد.

چالشهای پیش روی ایران در شرایط پساجنگ
ایران، به دلیل سالها تحریم اقتصادی و نوسانات ارزی، از قبل با چالشهای اقتصادی قابل توجهی روبرو بوده است. هرگونه درگیری نظامی، این چالشها را تشدید میکند:
-
تورم و کاهش ارزش پول ملی: این موارد، قدرت خرید مردم را کاهش داده و فقر را افزایش میدهند.
-
کاهش سرمایهگذاری و تولید: ناامنی و رکود باعث تعطیلی کسبوکارها و کاهش فرصتهای شغلی میشود.
-
اختلال در زنجیره تأمین: جنگ میتواند به اختلال در واردات و صادرات و کمبود کالاهای اساسی منجر شود.
با این حال، تجربه اخیر ایران در مواجهه با برخی شوکها نشان داد که زیرساختهایی مانند سامانه نان و کالابرگ الکترونیکی، در مدیریت بازار و جلوگیری از هراس عمومی نقش مؤثری داشتهاند. این ابزارهای فناورانه، میتوانند پایههایی برای تقویت تابآوری اقتصادی در آینده باشند.
نتیجهگیری
تابآوری اقتصادی در شرایط پساجنگ نه تنها به معنای بازگشت به وضعیت قبل از جنگ، بلکه به معنای ایجاد یک اقتصاد قویتر، عادلانهتر و پایدارتر است که بتواند در برابر شوکهای آینده مقاوم باشد. این امر نیازمند یک رویکرد جامع، برنامهریزی دقیق، همکاری بینبخشی (دولت، بخش خصوصی و جامعه مدنی) و مهمتر از همه، مشارکت و تابآوری خود مردم است.
اگر مایل هستید، میتوانیم در مورد راهکارهای خاص برای تقویت تابآوری اقتصادی در ایران یا هر کشور دیگری عمیقتر شویم.